Evaluating the Impact of Climate Change on Agriculture: A Case Study Ghor Province, Afghanistan
Freshtah Fazl
Abstract:
This research paper focused on the evaluation of climate change in Agriculture in Ghor province, Afghanistan. Ghor province, with its vulnerability to natural disasters and dependence on agriculture, faces significant challenges due to climate change. In addition to farmers’ low perception and lack of capacity to cope with climate change, Using questionnaires, the paper was based on a literature review, a mix of qualitative and quantitative research. Climate change impacts include changes in precipitation patterns leading to droughts and floods, which are damaging crops and livestock, rising temperatures are also reducing crop yields and making it more difficult for farmers to grow crops. More frequent and intense extreme weather events, such as heatwaves, shifting seasons, rainfall, floods, and droughts are also damaging crops and livestock. The paper concluded that climate change has significant impacts on agriculture in Ghor province that heavily hit agricultural products. Climate change also poses a negative challenge on water resources in Ghor province. However, climate changes, pests and diseases, lack of cooperating government, water insecurity, and the lack of awareness and adaptive strategies are the main factors of impact on agriculture in Ghor province. The paper proposed certain policy changes and strategies required to reduce climate change’s impact on agriculture in Ghor province.
Keywords: Climate change, agriculture, effects, Farmers’ perception, Ghor Province, livelihood.
چکیده:
این تحقیق بر ارزیابی تغییرات اقلیمی بر کشاورزی در ولایت غور تمرکز دارد. ولایت غور با آسیب پذیری در برابر بلایای طبیعی و وابستگی به زراعت، با تغییرات اقلیمی با چالش های قابل توجهی مواجه است. درک پایین کشاورزان و کمبود ظرفیت مقابله با تغییرات اقلیمی از جمله مشکلات دیگر در این ولایت است. این مقاله با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر مرور ادبیات، تحقیق کمی و کیفی ترکیبی است. این تحقیق دریافته است که تغییرات اقلیمی تاثیرات قابل توجهی بر زراعت در ولایت غور دارد که به شددت بر محصولات زراعتی ضربه میزند. اثرات تغییرات اقلیمی شامل تغییر در الگو های بارندگی است که منجر به خشکسالی و سیلاب میشود، که به محصولات زراعتی و دام آسیب میرساند، افزایش دما نیز باعث کاهش عملکرد محصولات می شود و کشت محصولات را برای کشاورزان دشوارتر میکند. رویداد های آب و هوایی شدیدتر و شدیدتر، مانند موج گرما، تغییر فصل، بارندگی، سیل و خشکسالی نیز به محصولات زراعتی و دام آسیب میرساند. همچنان تغییرات اقلیمی بر منابع آبی ولایت غور تاثیر منفی میگذارد. با این حال تغییرات اقلیمی، آفات و بیماری ها، عدم همکاری دولت، نا امنی آبی، عدم آگاهی و استراتیژی های اتخاذی از عوامل اصلی تاثیر بر زراعت در ولایت غور می باشد. این تحقیق تغییر پالیسی و استراتیژی های مورد نیاز را برای کاهش تأثیر تغییر اقلیم بر زراعت در ولایت غور پیشنهاد می کند.
The challenge of solid waste in Kabul city and Site selection of urban waste landfill using AHP model and GIS software with emphasis on sustainable development.
Abbas Ghaffari
Mohammad Ali Ghaffari
Abstract:
Waste refers to a collection of materials that are produced by human activity, which are mostly in solid form. There is a close relationship between waste and the city, and cities are the main places at which waste is being produced, as cities have grown more rapidly in recent decades, this has led to rapid population growth in the cities, leading to unwanted consequences, such as rapid growth in production and consumption. Currently, on a daily basis, millions of kilograms of solid waste are produced and thrown into the nature.
The important issue is related to the increase in the amount of urban waste and its dangerous nature to damage health and the environment. Moreover, when it rains, these urban wastes combine with surface water and cause it to be polluted, and these materials can enter the groundwater resources, which leads to these streams being polluted. Additionally, during the warm seasons of the year, these waste materials are stored in one part of the city, causing a lot of smell and stench. In addition, it can be the main habitat of harmful insects such as malaria, which itself leads to the emergence of dangerous diseases.
Since the preservation of human health and the environment is one of the most important goals of sustainable development, the lack of a solution to dispose of this waste from cities causes its violation and damage to the environment. Therefore, the disposal of these wastes from cities is a vital matter and a suitable place should be considered for its disposal so that its damage to the environment and urban society is minimized.
Key words: َUrban Waste Management, Kabul City, Sustainable development, GIS
چکیده؛
زباله های شهری به مجموعه از آن موادی اطلاق میگردد که توسط فعالیت انسان و حیوان تولید میگردد که عموما جامد و برعلاوه مضر میباشند. از آنجاییکه میان زباله و شهرها رابطه نزدیک وجود دارد وشهرها مکان اصلی تولید زباله میباشند و طوریکه در تعریف شهر آمده است ” شهر بستر اصلی رشد بشریت میباشد ” و این کلمه رشد و توسعه ابعاد گوناگون را در بر میگیرد از جمله رشد بی رویه شهرنشینی که پیامدهای ناگواری را به وجود آورده از جمله افزایش خطرناک تولید و مصرف ، طوریکه روزانه میلیونها کیلوگرام پسمانده های جامد تولید و دور انداخته میشوند شهر کابل به عنوان پایتخت افغانستان ازجمله آلوده ترین و پرنفوس ترین شهرهای کشور محسوب میگردد و همچنان نفوس آن روز به روز به طوری خطرناک افزایش میابد و این جمعیت اعظیم روزانه هزاران کیلوگرام پسمانده های جامد تولید میکنند که کوهی از زباله را در هر نقطه کابل به وجود آورده است لیکن برای حل و دفع آن هیچ راهکار عملی وجود ندارد.
چیزیکه بسیار قابل توجه است عبارت از افزایش سرسام آور زباله های شهری و خطرساز بودن آن برای حفظ سلامت محیط زیست میباشد طوریکه در مواقع بارنده گی در شهرهای چون کابل با آبهای سطحی یکجا شده و سبب آلوده شدن آن میگردد و برعلاوه این مواد زاید میتوانند به سفره آبهای زیرزمینی وارد شده سبب آلوده گی این جریانات نیز گردند و یا در فصل های گرم سال این مواد زایده ای انبار شده سبب تولید بیش از حد بوی و تعفن در شهرها میگردد و میتوانند به عنوان زیستگاه اصلی انواع مختلف حشرات مضره چون ملاریا باشد و خود منجر به پیدایش امراض خطرناک گردد
از آنجاییکه حفظ سلامت بشر و محیط زیست یکی از مهمترین اهداف توسعه پایدار میباشد لهذا عدم وجود یک راهکار عملی برای دفع این زباله ها از شهرها سبب نقض آن شده و باعث آسیب رساندن به محیط زیست میگردد. بنابراین دفع این مواد زاید از شهر یک امری حیاتی بوده و باید برای دفع آن مکانی مناسیب درنظر گرفته شود که ضرر آن به محیط زیست و جامعه شهری به حداقل برسد لهذا مکانیابی مناسب با در نظرگرفتن معیارات مناسب برای دفع نمودن این مواد زاید از جمله راهکارهای عملی در شهر کابل میباشد به این خاطر در این تحقیق کوشش خواهد شد با استفاده از تلفیق فرایند سلسله مراتبی ” ” و سیستم اطلاعات جغرافیایی ” ” یک مکان بهینه برای دفع این مواد زاید استفاده گردد تا بتوان خطرات ناشی از این مواد زایده را به حداقل رساند.
واژه های کلیدی:مدیریت شهری زباله، شهر کابل، توسعه پایدار، جی ای اس
Impact of Hospital Architectural Design on Patients Treatment in Herat
Nilab Mohammadi
Abstract:
This study investigates the impact of hospital architectural design on patient treatment outcomes in Herat City, focusing on three private hospitals: Lughman Hakim Complex Hospital, Ghalib Curative Hospital, and Afghan Kawesh Hospital. This research explores how various design features—such as staff efficiency, stress levels, safety, resource utilization, accessibility, doctor-patient interaction, environmental conditions, health outcomes, and comfort and satisfaction—influence the quality of care and recovery processes. Data were collected using questionnaires tailored to doctors, staff, and patients, supplemented by semi-structured interviews to enrich the analysis. The sample consisted of 16 doctors, 31 staff members, and 33 patients from Lughman Hakim Complex Hospital; 10 doctors, 21 staff members, and 10 patients from Ghalib Curative Hospital; and 10 doctors, 20 staff members, and 10 patients from Afghan Kawesh Hospital. Descriptive statistics and the Friedman Test were employed to rank the impact of design features across the three hospitals. The results indicate significant correlations between architectural design elements and patient outcomes, underscoring the critical role of hospital design in enhancing healthcare efficiency. The findings also highlight areas in need of improvement within the hospital facilities, providing valuable insights for future architectural planning in healthcare settings. This research fills a gap in the existing literature by focusing on hospital design’s impact in a less developed region, offering recommendations aimed at improving the healthcare infrastructure in Herat.
Keywords: Hospital architectural design, Patient treatment outcomes, Healthcare efficiency, Biophilic design, Healthcare in Herat
چکیده؛
این مطالعه به بررسی تأثیر طراحی معماری شفاخانه بر نتایج درمان مریض در شهر هرات با تمرکز بر سه شفاخانه خصوصی می پردازد: شفاخانه مجتمع لقمان حکیم، شفاخانه شفاخانه غالب و شفاخانه افغان کاوش. این تحقیق بررسی میکند که چگونه ویژگی‌های طراحی مختلف – مانند کارایی کارکنان، سطوح استرس، ایمنی، استفاده از منابع، دسترسی، تعامل داکتر و مریض، شرایط محیطی، نتایج سلامت، و راحتی و رضایت- بر کیفیت مراقبت و فرآیندهای بهبودی تأثیر میگذارد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های متناسب با داکتران، کارکنان و مریضان جمع آوری شد که با مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای غنی سازی تجزیه و تحلیل تکمیل شد. نمونه شامل 16 داکتر و متخصص، 31 پرسنل و 33 بیمار از بیمارستان مجتمع لقمان حکیم بود. 10 داکتر و متخصص، 21 پرسنل و 10 بیمار از بیمارستان شفای غالب; و 10 داکتر، 20 کارمند و 10 مریض از شفاخانه افغان کاوش. از آمار توصیفی و آزمون فریدمن برای رتبه‌بندی تأثیر ویژگی‌های طراحی در سه بیمارستان استفاده شد. نتایج نشان‌دهنده همبستگی معنی‌دار بین عناصر طراحی معماری و نتایج بیمار است که بر نقش حیاتی طراحی شفاخانه در افزایش کارایی مراقبت‌های صحی تاکید میکند. این یافته ها همچنین مناطقی را که نیاز به بهبود در امکانات شفاخانه دارند برجسته می کند و بینش های ارزشمندی را برای برنامه ریزی معماری آینده در تنظیم مراقبت های صحی ارائه می دهد. این تحقیق با تمرکز بر تأثیر طراحی شفاخانه در یک منطقه کمتر توسعه یافته، با ارائه توصیه هایی با هدف بهبود زیرساخت های مراقبت های صحی در هرات، شکاف علمی موجود در ادبیات موجود را تا حدودی پر می کند.
واژه های کلیدی: طراحی معماری شفاخانه، نتایج درمان مریض، کارایی مراقبت های صحی، طراحی بیوفیلیک، مراقبت های صحی در هرات
STRUCTURAL CHARACTERISTICS OF PRECAST BUILDING WITH FLOATING COLUMNS AND TRANSFER GIRDER
Shafiq Mohammad
Abstract:
In recent years, many buildings have been planned and constructed with architectural complexities. The complexities include various types of irregularities like floating columns and deep beams at various levels and locations. These floating columns and deep beams are highly disadvantageous in buildings located in seismically active areas. The earthquake forces that are developed at different floor levels in a building need to be carried down along the height to the ground by the shortest path. Deviation or discontinuity in this load transfer path results in poor performance of the building.
The (G+14) multi-story Precast building was modeled and analyzed in Autodesk Robot Structure Analysis 2016, the project consists of four models, a Normal Precast building, a Precast building with floating columns and deep beams, a Precast building with floating columns and deep beams with a shear wall, and a model with varying columns dimensions. The base shear value decreased due to the introduction of a floating column due to the reduction in mass of column in the composite structure. Displacement values follow around a similar gradually increasing straight path along with storey height. Drift values follow a similar path along with storey height with maximum value lying somewhere near about the middle storey.
This study once again concludes that the structure with floating columns is considered risky in earthquake zones, so to reduce that problem, the provision of a shear wall is proved very well and that can reduce the risk up to some level.
Key words: Floating Columns, Deep Beam, Multi-Storey Precast Building, Building Characteristics
چکیده؛
در زمان های اخیر، ساختمان های بسیاری با پیچیده گی های معماری طراحی و ساخته شده اند. پیچیده گی ها شامل انواع مختلف بی نظمی ها مانند ستون های شناور و تیرهای عمیق در سطوح و مکان های مختلف است. این ستون‌های شناور و تیرهای عمیق در ساختمان‌هایی که در مناطق لرزه‌ای فعال ساخته میشوند، بسیار مضر هستند. نیروهای زلزله که در سطوح مختلف طبقات در یک ساختمان ایجاد می شوند، باید در کوتاه ترین مسیر در امتداد ارتفاع به سمت زمین منتقل شوند. انحراف یا ناپیوسته گی در این مسیر انتقال بار منجر به عملکرد ضعیف ساختمان می شود.
ساختمان چند طبقه (G+14) در اتودسک ربات تحلیل سازه مدل سازی و تحلیل شد، این پروژه شامل چهار مدل دارد، ساختمان عادی و ساختمان معمولی با ستون های شناور و تیرهای عمیق، ساختمان با ستون های شناور و تیرهای عمیق با دیوار برشی، مدل با ابعاد ستون های مختلف. تمامی مدل ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ارزش برشی پایه به دلیل معرفی ستون شناور یعنی کاهش جرم ستون در سازه مرکب کاهش یافت.
مقادیر جابجایی در اطراف یک مسیر مستقیم با افزایش تدریجی مشابه همراه با ارتفاع طبقه دنبال می شود. مقادیر رانش در اطراف یک مسیر مشابه همراه با ارتفاع طبقه با حداکثر مقدار در جایی نزدیک به طبقه میانی قرار دارد. در نتیجه سازه با ستون‌های شناور در مناطق زلزله‌خیز پرخطر تلقی میشود، بنابراین برای کاهش آن مشکل، تهیه دیوار برشی به خوبی اثبات شده است و می‌تواند خطر را تا حدی کاهش دهد.
خلاصه:
په دې وروستیو کې، ډیری ودانۍ د معمارۍ پیچلتیا سره پلان شوي او جوړ شوي. په پیچلتیاو کې مختلف ډوله بې نظمۍ شاملې دي لکه تیر کالمونه او ژور بیمونه په مختلفو کچو او ځایونو کې. دا تلونکي کالمونه او ژور بیمونه د زلزلې په فعاله سیمو کې جوړ شوي ودانیو کې خورا زیانمنونکي دي. د زلزلې قوه چې په ودانۍ کې په مختلفو پوړونو کې رامینځته کیږي باید د ټیټې لارې په واسطه ځمکې ته د لوړوالي سره ښکته شي. د بار وړلو په دې لاره کې انحراف یا ځنډ د ودانۍ د خراب فعالیت لامل کیږي.
د (G+14) څو پوړیزه ودانۍ د Autodesk Robot Structure analysis 2016 ) (کې ماډل او تحلیل شوې، دا پروژه څلور ماډلونه لري، عادي ودانۍ او ودانۍ د تیر کالمونو او ژورو بیمونو سره، یوه ودانۍ چې د تیر کالمونو او ژور بیمونو سره. پرېکړل شوئ دیوال، ماډل د مختلفو کالمونو ابعادو سره. دا ټول ماډلونه تحلیل شوي. د بیس پرېکړل شوي ارزښت د فلوټینګ کالم د معرفي کولو له امله کم شوی لکه په مرکب جوړښت کې د کالم ډله ایز کمښت.
د بې ځایه کیدنې ارزښتونه د پوړ لوړوالي سره سم په تدریجي ډول ډیریدونکي مستقیم لاره تعقیبوي. د ډریفټ ارزښتونه د پوړ لوړوالي سره ورته لاره تعقیبوي او اعظمي ارزښت د مینځنۍ پوړ شاوخوا ته نږدې موقعیت لري. د پایلې په توګه چې د تیر کالمونو جوړښت د زلزلې په زونونو کې خطرناک ګڼل کیږي، نو د دې ستونزې د کمولو لپاره، د پرېکړل شوئ دیوال دیوال چمتو کول خورا ښه ثابت شوي او کولی شي خطر یو څه حد ته راکم کړي.
The Relationship between Teaching and Testing in Private Schools
Zarifa Rahemy
Abstract
This study aimed to investigate the relationship between teaching and testing and its impact on the teaching process in private schools. A mixed design was used to conduct this study. At first, a survey was conducted in person of female students in seven to nine grades. 60 students participated in the survey and were asked about the relationship between testing and teaching with its impact. Then, six teachers were interviewed and the findings from both revealed that testing is supportive to teaching and has both positive and negative impact on students’ performance. 60% of the participants were strongly agree that testing can have both positive and negative impact on learning process in different circumstances, 20% were agree, 10% did not have any idea, and 10% were in disagreement about the effectiveness of testing in teaching process that it cannot support teaching and learning procedures. This study highlights the need for awareness to address the negative impact of testing and change to positive impact in teaching and learning procedures. Professionals in education, policymakers, educational organizations, schools, and teachers are urged to collaborate and develop strategies to promote effective testing measurement criteria for each subject and address the ways to decrease the negative impact of testing on teaching procedures.
Keywords: Testing, teaching, and backwash
چکیده؛
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تدریس و آزمون و تاثیر آن بر فرآیند تدریس در مدارس غیردولتی انجام شد. برای انجام این مطالعه از طرح ترکیبی استفاده شد. ابتدا نظرسنجی حضوری از دانش آموزان دختر بین صنوف هفتم تا نهم انجام شد. 60 دانش آموز در نظرسنجی شرکت کردند و از آنها در مورد رابطه بین امتحان و تدریس و تأثیرات مرتبط به آن سؤال شد. سپس، با شش معلم مصاحبه شد و یافته‌های هر دو نشان داد که آزمون برای تدریس حمایت میکند و تأثیر مثبت و منفی بر عملکرد دانش‌آموزان دارد. 60% از شرکت کنندگان به شدت موافق بودند که تست زدن می تواند تاثیر مثبت و منفی بر فرآیند یادگیری در شرایط مختلف داشته باشد، 20% موافق بودند، 10% نظری نداشتند و 10% در مورد اثربخشی آزمون در تدریس اختلاف نظر داشتند. فرآیندی که نمی تواند از روش های آموزشی و یادگیری پشتیبانی کند. این مطالعه نیاز به آگاهی برای رسیدگی به تأثیر منفی آزمون و تغییر به تأثیر مثبت در روش‌های تدریس و یادگیری را برجسته میکند. از متخصصان آموزش، سیاست‌گذاران، سازمان‌های آموزشی، مدارس و معلمان خواسته میشود تا با همکاری و توسعه راهبردهایی برای ارتقای معیارهای سنجش آزمون مؤثر برای هر موضوع و پرداختن به راه‌های کاهش تأثیر منفی آزمون بر رویه‌های تدریس، همکاری کنند.
Monitoring the Trend of Temporal-Spatial Changes of Snow Cover in North Watershed Afghanistan Using Satellite Images
Mohammad Rasool Omari
Gholam Ali Mozafari
Abstract
Effectively manage snow water and areas It is very important to know the area of snow cover and the trend of spatiotemporal changes in snow cover. Therefore, the present study has been conducted over the northern basin in Afghanistan and the purpose of the present study is to analyze and investigate the trend of snow cover changes in time and space in a period of 23 years 2000-2022. Therefore, the present study has been used to receive the trend of snow cover changes in the northern basin using remote sensing from MODIS satellite images with an accuracy of 500 x 500 meters in the Google Earth Engine system. The results of the Mann-Kendall test have been conducted seasonally and annually. In order to obtain the trend of snow cover changes، the Mann-Kendall statistical test has been used. As a result، during the study period، it has been found that the northern basin had the highest snow cover area in 2012 and the lowest snow cover area in 2010. In general، the trend of snow cover changes in this region shows an increasing trend. The results of the Mann-Kendall test show the trend of annual changes. P-value (0.77) trend of seasonal changes in spring P-value (-0.55) summer P-value (2.19) fall (autumn) P-value (-0.18) winter P-value (7.26)
Keywords: Afghanistan, North Basin, Snow cover, Remote sensing, Mann-Kendal
چکیده؛
مدیریت موثر آب و مناطق برفی دانستن مساحت پوشش برف و روند تغییرات مکانی و زمانی پوشش برف بسیار مهم است. از این رو، پژوهش حاضر بر روی حوضه شمالی در افغانستان انجام شده است و هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی روند تغییرات پوشش برف در زمان و مکان در بازه زمانی 23 ساله 2000-2022 می باشد. بنابراین، پژوهش حاضر برای دریافت روند تغییرات پوشش برف در حوضه شمالی با استفاده از سنجش از دور از تصاویر ماهواره‌ای MODIS با دقت 500×500 متر در سامانه موتور گوگل ارث استفاده شده است. نتایج آزمون من کندال به صورت فصلی و سالانه انجام شده است. برای به دست آوردن روند تغییرات پوشش برف از آزمون آماری من کندال استفاده شده است. در نتیجه طی دوره مورد مطالعه مشخص شد که حوضه شمالی در سال 1391 بیشترین سطح پوشش برف و در سال 1389 کمترین سطح پوشش برف را داشته است. به طور کلی روند تغییرات پوشش برف در این منطقه روند افزایشی را نشان می دهد. . نتایج آزمون من کندال روند تغییرات سالانه با استفاده از P-value نشان می دهد. که در بهار با P-value 0.77 در تابستان با P-value -0.55 و در خزان P-value 2.19 و در زمستان P-value 7.26 بدست امده که نشان دهنده تغییرات در طول یکسال میباشد.
Investigating the Effectiveness of Plastic as a Substitute for
Wood in Furniture Components
Tasala Khushguar
Abstract:
This study explores the efficiency of using recycled plastic as a substitute for wood in furniture components. The overexploitation of non-renewable resources and excessive plastic waste production have resulted in environmental degradation and a loss of biodiversity. Industrial pollution has further exacerbated this issue, increasing the focus on environmental protection. Both the wood and plastic industries significantly contribute to this context. This research, based on a comprehensive literature review and industrial practices from various global projects, proposes that using recycled plastic in furniture components can play a positive environmental role. It suggests that this approach is an effective alternative technology for environmental preservation and sustainable development.
Keywords: Wood Substitute, Furniture Frame, Recycled Plastic, Wood-Plastic, Fiber-Plastic.
چکیده؛
این مطالعه کارایی استفاده از پلاستیک بازیافتی را به عنوان جایگزینی برای چوب در اجزای مبلمان و فرنیچر بررسی می کند. بهره برداری بیش از حد از منابع تجدید ناپذیر و تولید بیش از حد زباله های پلاستیکی منجر به تخریب محیط زیست و از بین رفتن تنوع زیستی شده است. آلودگی صنعتی این موضوع را تشدید کرده و تمرکز بر حفاظت از محیط زیست را افزایش داده است. هر دو صنعت چوب و پلاستیک به طور قابل توجهی به این زمینه کمک می کنند. این تحقیق، بر اساس بررسی ادبیات جامع و شیوه‌های صنعتی از پروژه‌های مختلف جهانی، پیشنهاد میکند که استفاده از پلاستیک بازیافتی در اجزای مبلمان می‌تواند نقش محیطی مثبتی داشته باشد. این نشان می دهد که این رویکرد یک فناوری جایگزین موثر برای حفظ محیط زیست و توسعه پایدار است.
Analyzing the Influence of Technology and Digital Platforms on Women Entrepreneurship Growth in Afghanistan
Farida Poya
Mahnaz Rasikh
Abstract
The purpose of this study is to explore the influence of technology and digital platforms on women’s entrepreneurship growth in Afghanistan, mainly focusing on revenue growth, overcoming cultural barriers, market access, and business innovation. The hypotheses were developed based on the Resource Based View Social Capital Theory and existing literature. Quantitative research was used to test them, the data was collected by an online questionnaire targeting women entrepreneurs in Afghanistan, with a sample size of 19 participants. Both descriptive and correlation analysis was conducted to analyze the data. The study revealed that technology and digital utilization have only positive and a marginally significant relationship with business innovation and a positive but insignificant relationship with other variables such as business revenue growth, overcoming cultural barriers, and market access. The research highlights the potential of technology and digital platforms to develop women’s entrepreneurship in Afghanistan by equipping Afghan women with the digital literacy, and skills to effectively adapt technology in their business processes and tools to overcome cultural constraints. In addition, future research should consider the indirect impact of technology by considering other mediating or moderating dynamics and use subjective and objective performance measures to comprehensively assess the role of technology and digital platforms on women entrepreneurship growth in the context of Afghanistan and other developing countries.
Keywords: Technology and Digital Platforms, Women Entrepreneurship Growth, Revenue Growth, Overcoming Cultural Barriers, Market Access, Business Innovation, The Resource-based View Theory, Social Capital Theory, Digital literacy
چکیده؛
هدف عمده این مطالعه بررسی تأثیر فناوری و پلتفرم های دیجیتال بر رشد کارآفرینی زنان در افغانستان است که عمدتاً بر رشد عواید، غلبه بر موانع فرهنگی، دسترسی به بازار و نوآوری تجارت متمرکز است. فرضیه ها بر اساس نظریه سرمایه اجتماعی مبتنی بر منابع و ادبیات موجود توسعه یافته اند. برای آزمایش آنها از تحقیقات کمی استفاده شد، داده ها توسط یک پرسشنامه آنلاین با هدف قرار دادن زنان کارآفرین در افغانستان، با حجم نمونه 19 شرکت کننده جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش توصیفی و همبستگی استفاده شد. این مطالعه نشان داد که فناوری و استفاده از دیجیتال تنها رابطه مثبت و معنی‌داری با نوآوری کسب‌وکار و رابطه مثبت اما رابط های ناچیز با سایر متغیرها مانند رشد درآمد کسب‌وکار، غلبه بر موانع فرهنگی و دسترسی به بازار دارند. این تحقیق پتانسیل فناوری و پلتفرم های دیجیتال را برای توسعه کارآفرینی زنان در افغانستان از طریق تجهیز زنان افغان به سواد دیجیتال و مهارت ها برای انطباق موثر فناوری در فرآیندها و ابزارهای تجاری شان برای غلبه بر محدودیت های فرهنگی برجسته می کند. علاوه بر این، تحقیقات آینده باید تأثیر غیرمستقیم فناوری را با در نظر گرفتن سایر پویایی‌های میانجی یا تعدیل‌کننده در نظر گرفته و از معیارهای عملکردی ذهنی و عینی برای ارزیابی جامع نقش فناوری و پلتفرمهای دیجیتال بر رشد کارآفرینی زنان در زمینه افغانستان و سایر کشورهای در حال توسعه استفاده کند.
Multicultural Education: The Attitudes of Teachers in Kabul K-12 Schools
Aqil Ahmad Salehi
Abstract
The purpose of this study is to determine the teachers’ attitudes toward multicultural education in Kabul K-12 schools. This is a survey study and the participants of the study were 221 Kabul K-12 teachers. The data for this study was collected through a reliable questionnaire called Munroa Multicultural Attitude Scale and analyzed through the IBM SPSS 24 software. According to the findings, it is determined that teachers have positive attitudes towards multicultural education. Their attitudes do not differ in a statistically significant way according to their gender. Based on the findings, it can be suggested that more research is needed on how to develop, and alter teaching methods and programs according to multicultural education and why teachers of certain subjects have a more positive attitude towards multicultural education.
Keywords: Multicultural education, Attitudes, Teacher, Kabul.
چکیده؛
هدف این مطالعه تعیین نگرش معلمان نسبت به آموزش چند فرهنگی در مکاتب K-12 کابل می باشد. این یک مطالعه پیمایشی است و شرکت کنندگان در این مطالعه 221 معلم کابل K-12 بودند. داده‌های این پژوهش از طریق پرسشنامه پایا به نام مقیاس نگرش چند فرهنگی مونروآ جمع‌آوری و با استفاده از نرم‌افزار IBM SPSS 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته ها مشخص شد که معلمان نگرش مثبتی نسبت به آموزش چند فرهنگی دارند. نگرش آنها به لحاظ آماری با توجه به جنسیت آنها تفاوت معنی داری ندارد. بر اساس یافته‌ها، می‌توان پیشنهاد کرد که تحقیقات بیشتری در مورد چگونگی توسعه و تغییر روش‌ها و برنامه‌های آموزشی با توجه به آموزش چندفرهنگی و اینکه چرا معلمان برخی موضوعات نگرش مثبت‌تری نسبت به آموزش چندفرهنگی دارند، مورد نیاز است.
Online Business, A Good Opportunity for Women Business and Activity Under the New Rules
Elaha Ghulami
Abstract:
The research study delves into the transformative potential of online businesses as a beacon of hope and empowerment for women. It investigates how women entrepreneurs have turned to online platforms not only for survival but also as a means to achieve economic autonomy and liberation in challenging circumstances. Drawing on a blend of primary and secondary data sources, including interviews, surveys, and existing reports, the study sheds light on the multifaceted challenges faced by women engaged in online entrepreneurship under the new rules. Through in-depth interviews with dynamic businesswomen, the research underscores the resilience and adaptive strategies employed by women navigating the intricate landscape of online business in restrictive environments. The research findings reveal a landscape where women entrepreneurs, despite facing societal resistance and security concerns, perceive online platforms as practical and economical mediums for business initiation. The study highlights the aspirations of these women for financial autonomy, gender parity in the workforce, and the transformative power of online entrepreneurship in empowering them economically. By synthesizing insights from diverse perspectives and contextualizing the conditions for women entrepreneurs, this research aims to contribute to a deeper understanding of the opportunities and challenges inherent in online businesses. It advocates supportive mechanisms that foster women’s economic independence and agency in the face of adversity, showcasing the resilience and ingenuity of women striving for economic autonomy in challenging environments.
Keywords: Online Business, Women Entrepreneurs, Opportunities for Women, Women’s Empowerment, Online Platforms, Entrepreneurship in Restrictive Environments
چکیده؛
این مطالعه تحقیقاتی به پتانسیل دگرگون‌کننده کسب‌وکارهای آنلاین به‌عنوان چراغ امید و توانمندسازی زنان را در شرایط کاری جدید، می‌پردازد. این بررسی می کند که چگونه زنان کارآفرین به پلتفرم های آنلاین نه تنها برای بقا بلکه به عنوان ابزاری برای دستیابی به استقلال اقتصادی و رهایی در شرایط چالش برانگیز روی آورده اند. این مطالعه با تکیه بر ترکیبی از منابع داده های اولیه و ثانویه، از جمله مصاحبه، نظرسنجی، و گزارش های موجود، چالش های چند جانبه ای را که زنان درگیر در کارآفرینی آنلاین با آن مواجه هستند، روشن می کند. از طریق مصاحبه‌های عمیق با زنان تاجر پویا این تحقیق بر تاب‌آوری و استراتژی‌های انطباقی به کار گرفته شده توسط زنانی که چشم‌انداز پیچیده کسب‌وکار آنلاین را در محیط‌های محدود می‌گذرانند، تأکید میکند. یافته‌های تحقیق چشم‌اندازی را نشان می‌دهد که در آن زنان کارآفرین، علی‌رغم مواجهه با مقاومت اجتماعی و نگرانی‌های امنیتی، پلتفرمهای آنلاین را به‌عنوان رسانه‌های عملی و اقتصادی برای شروع کسب‌وکار درک میکنند. این مطالعه آرزوهای این زنان را برای استقلال مالی، برابری جنسیتی در نیروی کار، و قدرت دگرگون‌کننده کارآفرینی آنلاین در توانمندسازی اقتصادی آنها برجسته میکند. هدف این تحقیق با ترکیب بینش‌ها از دیدگاه‌های مختلف و زمینه‌سازی شرایط برای زنان کارآفرین است تا به درک عمیق‌تر فرصت‌ها و چالش‌های ذاتی در تجارت آنلاین کمک کند. این سازمان از سازوکارهای حمایتی حمایت می کند که استقلال اقتصادی و عاملیت زنان را در مواجهه با ناملایمات تقویت می کند و انعطاف پذیری و نبوغ زنان را که برای استقلال اقتصادی در محیط های چالش برانگیز تلاش می کنند، نشان می دهد.
A syntactic error analysis of EFL learners’ paragraph writing
Fatima Haidari
Abstract
This paper seeks to explore and identify syntactic errors in Afghan students’ writing in English. 13 students in their second and third years of study at the English Department, Literature Faculty, at Herat University, were involved in this study. Even though they have studied grammar in the first four semesters at the university and several years in high school, students still face problems in writing in English. This study will elaborate on types of syntactic errors in students’ writing to make them aware of syntactic errors before composing a text in English. In gathering the data needed, students were asked to write a letter with a maximum of 150 words to a property agent requesting a specific home they wished to have. Their writings afterward were analyzed in terms of syntactic errors. These include spells, nouns, subject-verb agreement, articles, plural nouns, possessives, conjunctions, verbs, propositions, punctuation, time clauses, passive verbs, past prefects, adjective clauses, count and non-count nouns, and capitalization. In addition, the researcher explores the case of these errors by using interviews with three students sophomores, and junior classes at the English department in Herat University. Based on the discussion of the findings, it is concluded that Afghan students in this study committed a great number of errors due to first language transfer, lack of grammar knowledge, the lack of feedback, the lack of Technology, and lack of time and practicing.
Keywords: Syntactic Error, Error Analysis, Writing, Mother Tongue, Interference, Knowledge of Grammar.
چکیده؛
این مقاله به دنبال کشف و شناسایی خطاهای نحوی در نگارش دانش آموزان افغان به زبان انگلیسی است. 13 دانشجو در سال دوم و سوم تحصیلی خود در دیپارتمنت انگلیسی، دانشکده ادبیات دانشگاه هرات، در این تحقیق شرکت داشتند. دانش‌آموزان با وجود اینکه در چهار ترم اول در دانشگاه و چندین سال در دبیرستان گرامر خوانده‌اند، هنوز در نوشتن به زبان انگلیسی با مشکل مواجه هستند. این مطالعه انواع خطاهای نحوی را در نوشتار دانش آموزان توضیح می دهد تا آنها را قبل از نوشتن متن به زبان انگلیسی از اشتباهات نحوی آگاه کند. در جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز، از دانش‌آموزان خواسته شد تا نامه‌ای با حداکثر 150 کلمه به یک نماینده املاک بنویسند تا خانه خاصی را که می‌خواهند داشته باشند. نوشته های آنها پس از آن بر حسب خطاهای نحوی تحلیل شد. اینها عبارتند از: طلسم، اسم، توافق فاعل و فعل، مقالات، اسامی جمع، ملکی، حروف ربط، افعال، گزاره ها، نقطه گذاری، بندهای زمانی، افعال مفعول، بخش های گذشته، بندهای صفت، اسامی شمارش و غیر شمارش و حروف بزرگ. علاوه بر این، محقق با استفاده از مصاحبه با سه دانشجوی سال دوم، و کلاس های اول در دیپارتمنت انگلیسی در دانشگاه هرات، موارد این خطاها را بررسی می کند. بر اساس بحث و بررسی یافته ها، این نتیجه حاصل می شود که دانش آموزان افغانستانی در این تحقیق به دلیل انتقال زبان اول، عدم دانش دستور زبان، کمبود بازخورد، کمبود تکنولوژی و کمبود وقت و تمرین، خطاهای زیادی مرتکب شده اند.